سیاوشسیاوش، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

سیاوش ماحصل عشق ما

یک ساله شدن سیاوش ماحصل عشق ما

1391/5/26 16:57
نویسنده : مامانی
300 بازدید
اشتراک گذاری

وجود تو تنها هدیه گرانبهایی بود که خداوند من را لایق آن دانست 

و هدیه من به تو نازنین قلب عاشقی است که فقط برای تو میتپد 

عاشقانه و صادقانه دوستت دارم و سالروز تولدت را تبریک میگویم 

تولدت مبارک

پسر یک ساله من سیاوش سلام

تولد یک ساله شدنت مبارک عزیزم

تولدت مبارک فرشته زیبای من و بابا

تولدت مبارک ماحصل عشق ما

امروز روز تولد توست روزی که خدای مهربان تو فرشته آسمانی رو به من و بابا هدیه داد . هدیه ای که هیچکدوممون تا به حال دریافت نکرده بودیم.

هدیه ای بس گرانبها و دوست داشتنی..


یک سال گذشت اما هنوز صدای اولین گریه ات،دیدن اولین لبخندت،همه و همه به یادم هست یک سال گذشت و من غرق در دنیای مادری عاشقانه پرستیدمت یک سال گذشت و من به مادر بودنم و در کنار تو بودنم به خود میبالم یک سال گذشت به سرعت برق و باد و اینک تو پسر ناز من یک ساله شدی .....

عزیز دلم سیاوش نازنینم تولدت هزاران بار مبارک ...

مامانی انگار همین دیروز بود که چشمای قشنگت رو به این دنیا بازکردی،انگار همین دیروز بود که برای اولین بار عاشقانه و مادرانه در آغوش گرفتمت،انگار همین دیروز بود که با دستهای ظریف و کوچیکت انگشتمو گرفتی و به خواب رفتی ،انگار همین دیروز بود که برای اولین بار دیدمت..

لحظه دیدار نزدیک است

باز من دیوانه ام مستم

باز میلرزد دلم دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

آره عزیز دلم یک سال گذشت و تو پسر خوب و خوشگل من و بابا سیامک یک ساله شدی...


خدای مهربون رو شاکرم که تو این یک سال خیلی خیلی مراقب تو بود و نذاشت آب تو دلت تکون بخوره خدای مهربون رو شاکرم که تا به امروز کمکم کرد تا بتونم از تو فرشته نازش به خوبی مراقبت کنم ....

خدایا بابت همه کمکهات و همه لطفت به من بینهایت ممنونم...


پسر گلم سیاوش امروز 26 مرداد 1391 روز تولدته و قراره ساعت 9:30 صبح با بابا سیامک برای تزریق واکسن 1 سالگیت به درمانگاه ماهان مراجعه کنیم اما تو نگران هیچی نباشی ها خودم مثل یه کوه پشتتم و نمیزارم ذره ای اذیت بشی...

تا به امروز به لطف خدای مهربون صاحب 8 تا دندون سپید و بلوری شدی 4 تا بالا و 4 تا پایین...

دیگه از ما برای رفتن به این ور و اونور خونه کمک نمیگیری و با کمک دستهات و گرفتن دیوارها قدم به قدم راه میری ..

عاشق تلفنی و هر وقت صداش در میاد از ما زودتر کنار میز تلفنی ..

تو کارهای خونه خیلی کمکم میکنی من جمله پخش و پلا کردن اسباب بازیهات ،ریختن کفگیر و ملاقه ها وسط پذیرایی،انداختن پشتی های خونه و هزار ان کار دیگه که بابت همه کمکهات بی نهایت ازت ممنونم...

غذا خوردنت طبق معمول خوب و عالیه و تو این زمینه مامان رو اصلا اذیت نمیکنی..

عاشق ماست میوه ای های کاله شدی اونم از همه طعمش...

اگه بگم از حموم دل نمیکنی دروغ نگفتم کافیه در حموم باز باشه تا غافل از چشم ما بری تو حموم و کلی به در و دیوارش خیره میشی اگه یکم بگذره و نیام آب رو برات باز کنم گریت در میاد ..اگه روزی 10 بارم حموم ببرمت باز از آب بازی سیر نمیشی خوب اینم یه حسنه خوبه که از آب و حموم کردن نمیترسی...

به کمک بابا سیامک یه چمدان رمز دار برات تهیه کردیم و کل وسایل نوزادیت رو از قبیل بند نافت ،دستبند پلاستیکی که روز اول به دستت زده بودند تا لباس روز اولت و خیلی چیزای دیگه رو توش قرار دادیم و با هم یه رمز براش در نظر گرفتیم و با هم عهد بستیم که وقتی به لطف خدای مهربون وارد سن 20 سالگیت شدی روز تولدت این هدیه به یاد موندنی رو بهت هدیه بدیم تا از دیدن همه اون خاطرات لذت ببری...


یه آلبوم سی دی هم برات تهیه کردیم و هر ماه عکسها و فیلمهای همون ماه رو برات سی دی کردیم و تو اون آلبوم به رسم امانت برات نگه داشتیم تا بعدها از دیدن اونها لذت ببری...

عزیز دل من و بابا تولدت مبارک به امید روزهایی سرشار از عشق و محبت و دوست داشتن به امید روزهایی مملو از سلامتی و موفقیت و پیروزی برای تو عزیز دلمون .

عاشقانه دوستت داریم و از اینکه با آمدنت رنگ و بوی دیگه ای به زندگیمون دادی بی نهایت ازت ممنونیم ..

ماحصل عشق ما تولدت مبارک...

خوشبختی من در بودن باتو است و روز تولد تو تقدیر خوشبختی من است 

تو آمدی و عمیق ترین نگاه را از میان چشمان دریایی ات به وصال قلبم نشاندی 

زیباترین گلهای دنیا تقدیم به تو ، بهترین عشق دنیا 

تولدت مبارک .


تبسم شیرین عشق گوشه ای از نگاه خداست
تنها به نگاه او میسپارمت
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)