5 ماهگی شازده کوچولو
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم برادرم گفت:چرا چتری با خود نبردی؟ خواهرم گفت :چرا تا بند امدن باران صبر نکردی؟ پدرم با عصبانیت گفت:تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک میکرد گفت:ای باران احمق!!!! واین است معنی مادر سلامپسر قشنگم سلام مامان جان باز من اومدم وبازم یه عالمه حرف و خاطره کهبرات بگم .عزیز دلم به سلامتی 4 ماهگیت رو سپری کردی و وارد ماه پنجمزندگیت شدی پسرم 150 روزه که نی نی من و بابا سیامک شدی 150 روزه که ما 2نفر شدیم 3 نفر. 150 روزه که ما بیشتر از پیش خوشبختیم 5 ماهگیت مبارکپسرم الهی که این ماه ماهی توام با خیرو سلامتی ونشاط برات باشه . قبلاز هر چ...
نویسنده :
مامانی
23:14